شنبه، تیر ۱۹، ۱۳۸۹

آیه‌الله سپاه

پس از سال‌ها شاگردی، خیال استادی دارد: آیه‌الله سپاه.




۱. سپاه در زمان خمینی مسلح شد. در دوران سازندگی، با باجی که گرفت، کاسب. در دوران خاتمی، به واسطه‌ی عدم اطمینان رهبر به وزارت اطلاعات، دارای نهاد اطلاعاتی. زمان احمدی‌نژاد، دارای دولت. سپاه همه چیز برای حکومت دارد: سلاح، پول، اطلاعات، دولت.


۲. سپاه در داخل فقط دو مزاحم دارد، نهاد روحانیت [مستقل]، و جنبش سبز.


۳. روحانیت مستقل باید درهم کوبیده، و روحانیت «به‌فرمان» تاسیس شود. به کنار راندن و هتک حرمت مراجع، خانه‌نشین کردن روحانیون انقلابی مانند منتظری و هاشمی، و هو کردن نوه‌ی امام باید در این چارچوب دیده شود. هدف بعدی خود حوزه‌هاست. اگر امروز دانشجویان، دروس دانشگاهی و مدرسین آنها تصفیه میشوند، دیری نمیگذرد که طلاب، دروس حوزه و مدرسینش پالایش میشوند.


۴. سپاه امروز حکم می‌دهد: محارب، مرتد، ناصبی، کافر. سردارش، فیروزآبادی، برای امام زمان رنج‌نامه می‌فرستد. برای پوشش و خوراک و کتاب و رابطه و کسب مردم تصمیم می‌گیرد. سپاه دیگر نمی‌خواهد فقط «سرباز» باشد، و از «علما» دستور بگیرد. او رشد کرده و میخواهد آقائی کند. او پس از سال‌ها شاگردی، خیال استادی دارد: آیه‌الله سپاه.‌‌


۵. بدیهی است عده‌ای از روحانیون، به طمع ثروت و مقام، به سپاه می‌پیوندند. آنها، مانند «آخوندهای درباری» زمان شاه، نقش ویترین روحانیت و محلل اعمال سپاه را دارند.


۶. رهبر فعلی خود یکی از مزاحمین اوج نهائی سپاه است. به هر حال او ادعای انقلابی و سربزرگی دارد. به علاوه دیگر نمی‌تواند نقش «رهبر محبوب و فرزانه» را بازی کند، وقتی بچه‌ها روی تخته‌ی کلاس عکسش را می‌کشند. در اولین فرصت ممکن رهبر فعلی، زنده یا مرده، بدرقه می‌شود. رهبر بعدی منصوب سپاه است، و این پس از درهم کوبیدن روحانیت فعلی کار ساده‌ای است.


۷. روحانیت نه بلد است کشور را اداره کند، و نه برای آن به وجود آمده. این را هم مردم، هم سپاه، و هم بسیاری از خود روحانیت فهمیده‌اند. بهتر است روحانیت هر چه زودتر به جایگاه اصلی خود بازگردد. اما باید قبل از آن، و حداقل به خاطر خودش، چیزهائی را که از مردم گرفته و به سپاه داده پس بگیرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر