انتشار استفتاء اخیر از رهبر در مورد وجوب اطاعت از او انتقادات زیادی را به همراه داشته. به رئیسجمهور پیشنهاد میکنم که در حمایت از رهبر سخنانی رو بگه. به این شکل میتونن مقداری از حمایتهای ۵ سال گذشته و به خصوص ۱ سال اخیر رو جبران کنن. رهبری به خصوص در سال گذشته برای رئیسجمهور سنگتمام گذاشتن. من ممکنه خیلی چیزا رو راحت فراموش کنم، ولی شخصاً برام سخته اون لحظهی باشکوهی رو که شنیدم که رئیسجمهور به رهبر «نزدیکتر» هست رو فراموش کنم. اونم از کی؟ از هاشمی. من که معتقدم اگه رئیسجمهور برای عملکرد اقتصادیش مورد تشویق و تقدیر یا انتقاد و استیضاح قرار بگیره، همینها باید برای رهبر هم در نظر گرفته بشه. به نظرم رئیسجمهور باید مقداری از محبتهای رهبر رو جبران کنه و الان وقت خوبیه.
رهبر در پاسخ گفته بودن "ولایتفقیه به معنای حاکمیت مجتهد جامعالشرایط در عصر غیبت است و شعبهای است از ولایت ائمهاطهار که همان ولایت رسول الله میباشد و همین که از دستورات حکومتی ولی امر مسلمین اطاعت کنید، نشانگر التزام کامل به آن است."
در اولین فرصت رئیسجمهور بگه:
«... ملت راه خود رو پیدا کرده که همانا اطاعت کامل از ولیفقیه هست. متاسفانه گاهی باید اذعان کنیم که بعضی از نخبگان و خواص از ملت عقب میافتن، و ای کاش در شناخت نقش ولیفقیه حتا به اندازهی دشمن متوجه میبودند. دشمن فهمیده که تا خیمهی انقلاب بر روی ستون ولایتفقیه هست هیچ آسیبی به اون نمیرسه. .... آیا در اظهارنظری که اخیرا از مقام عظمای ولایت منتشر شده انحرافی از برداشت امام راحل دیده میشه؟ امام در مکتوب ۱۶ دی ۱۳۶۶ به رهبری، که آن موقع در کسوت شریف ریاستجمهوری بودند، فرمودند:
" ... حكومت كه شعبهای از ولایت مطلقه رسول الله است یكی از احكام اولیه است و مقدم بر تمام احكام فرعیه حتی نماز و روزه و حج است. حكومت میتواند قراردادهای شرعی را كه خود با مردم بسته است در مواقعی كه آن قرارداد مخالف مصالح كشور و اسلام باشد یكجانبه لغو نماید. ..."
توجه کنید که مقام رهبری حداقل ولایت ائمه را واسطه کردند، وگرنه امام راحل مستقیماً به ولایت رسول استناد میکنند. آیا رضایت به کمتر از این انحراف از خط امام نیست؟ حالا عدهای ممکن است بگویند که همین امام گفته که اگر ولیفقیه صغیره بکند از ولایت میافتد. بعله این را هم گفته ولی الان بحث ما آن نیست.
آیا وقتی میرزای شیرازی تنباکو را حرام اعلام کردند اطاعت از ایشان بر همه واجب نشد؟ حالا باز یک عده میگویند اولا با این فتوا استعمار از در بیرون رفت، ولی از پنجره تو آمد. ثانیا خود روحانیت از همزیستی با استبداد و سلطنت چندان سابقهی خوبی ندارد. ثالثاً الان با ۱۰۰ سال پیش تفاوت دارد، و در کشوری که جدای از فارغالتحصیلها حدود ۴ میلیون دانشجو هست، احتیاجی به فتوا نیست و هر مصلحتی را با خردجمعی میتوان تشخیص داد. رابعاً الان همهی امور، از اقتصاد و روابط بینالملل و چه و چه تخصصی و علمی شده و نمیتوان با روشهای زمان میرزا کشور را اداره کرد. اما همهی منصفان و حقخواهان عالم میدانند که این استدلالها غلط است و به همین خاطر من زیاد برای جواب دادن به آنها وقت تلف نمیکنم.»
ارجاع:
امام خمینی ، صحیفه نور، ج 20، ص 170 (مورخ 1366/10/16)
http://www.irdc.ir/fa/content/7339/print.aspx
رهبر در پاسخ گفته بودن "ولایتفقیه به معنای حاکمیت مجتهد جامعالشرایط در عصر غیبت است و شعبهای است از ولایت ائمهاطهار که همان ولایت رسول الله میباشد و همین که از دستورات حکومتی ولی امر مسلمین اطاعت کنید، نشانگر التزام کامل به آن است."
در اولین فرصت رئیسجمهور بگه:
«... ملت راه خود رو پیدا کرده که همانا اطاعت کامل از ولیفقیه هست. متاسفانه گاهی باید اذعان کنیم که بعضی از نخبگان و خواص از ملت عقب میافتن، و ای کاش در شناخت نقش ولیفقیه حتا به اندازهی دشمن متوجه میبودند. دشمن فهمیده که تا خیمهی انقلاب بر روی ستون ولایتفقیه هست هیچ آسیبی به اون نمیرسه. .... آیا در اظهارنظری که اخیرا از مقام عظمای ولایت منتشر شده انحرافی از برداشت امام راحل دیده میشه؟ امام در مکتوب ۱۶ دی ۱۳۶۶ به رهبری، که آن موقع در کسوت شریف ریاستجمهوری بودند، فرمودند:
" ... حكومت كه شعبهای از ولایت مطلقه رسول الله است یكی از احكام اولیه است و مقدم بر تمام احكام فرعیه حتی نماز و روزه و حج است. حكومت میتواند قراردادهای شرعی را كه خود با مردم بسته است در مواقعی كه آن قرارداد مخالف مصالح كشور و اسلام باشد یكجانبه لغو نماید. ..."
توجه کنید که مقام رهبری حداقل ولایت ائمه را واسطه کردند، وگرنه امام راحل مستقیماً به ولایت رسول استناد میکنند. آیا رضایت به کمتر از این انحراف از خط امام نیست؟ حالا عدهای ممکن است بگویند که همین امام گفته که اگر ولیفقیه صغیره بکند از ولایت میافتد. بعله این را هم گفته ولی الان بحث ما آن نیست.
آیا وقتی میرزای شیرازی تنباکو را حرام اعلام کردند اطاعت از ایشان بر همه واجب نشد؟ حالا باز یک عده میگویند اولا با این فتوا استعمار از در بیرون رفت، ولی از پنجره تو آمد. ثانیا خود روحانیت از همزیستی با استبداد و سلطنت چندان سابقهی خوبی ندارد. ثالثاً الان با ۱۰۰ سال پیش تفاوت دارد، و در کشوری که جدای از فارغالتحصیلها حدود ۴ میلیون دانشجو هست، احتیاجی به فتوا نیست و هر مصلحتی را با خردجمعی میتوان تشخیص داد. رابعاً الان همهی امور، از اقتصاد و روابط بینالملل و چه و چه تخصصی و علمی شده و نمیتوان با روشهای زمان میرزا کشور را اداره کرد. اما همهی منصفان و حقخواهان عالم میدانند که این استدلالها غلط است و به همین خاطر من زیاد برای جواب دادن به آنها وقت تلف نمیکنم.»
ارجاع:
امام خمینی ، صحیفه نور، ج 20، ص 170 (مورخ 1366/10/16)
http://www.irdc.ir/fa/content/7339/print.aspx
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر