شنبه، تیر ۱۹، ۱۳۸۹

نظریه‌ی پیچیده‌ی ولایت‌فقیه

یک نظریه و یک ملت بلاتکلیف.

«متأسفانه بسياري از کساني که خودشان حامي ولايت فقيه بودند، از نظر علمي و نظري ضعيف بودند و نمي‌توانستند از اين نظريه دفاع و آن را تبيين کنند و بالاخره با مسامحه آن را گذراندند. بسياري از کساني که پس از انقلاب مسؤوليت‌هايي پيدا کردند، در عين حالي که اصولگرا، طرفدار ولايت فقيه و پيرو خط امام(ره) بودند، اين مسأله از نظر علمي براي ايشان روشن نبود. هم‌چنين، تبيين مباني فکري اين مسأله، اعم از فقهي و کلامي نيز از سوي متفکران، آن‌طوري که بايد صورت نگرفته است.

.… مي‌توان گفت: يکي از سبب‌هاي اين فتنه اين بود که مسأله ولايت فقيه از نظر علمي و فکري براي خود آنان روشن نبود.

…. وقتي براي کساني که جايگاهي دارند، در جمع پيشگامان انقلاب هستند و سال‌ها در درس امام(ره) هم شرکت کردند، هنوز مسأله ولايت فقيه حل نشده و خود آنان هم همت نکردند که آن را به درستي دريابند، ديگر از عموم مردم چه توقعي مي‌توان داشت؟ وقتي چنين شبهاتي در دانشگاه، در جلسات و در تريبون‌هاي آزاد توسط استادان مطرح مي‌شود، دانشجو در برابر اين شبهات چه دارد که بگويد؟ به اين ترتيب خواه، ناخواه در فکرش اثر مي‌گذارد، يا دست کم به شک مي‌افتد. ... »

منبع: پایگاه اطلاع رسانی آثار آیه اله مصباح یزدی

۱- مرحوم آیه‌الله منتظری از شاگردان درجه یک آیه‌الله خمینی بود. مرجعیت خمینی در قبل از انقلاب به همت افرادی مانند منتظری تثبیت شد. اگر چه منتظری از پیشنهاد دهندگان اصل ولایت فقیه بود، اما در بازنگری سال ۱۳۶۸ قانون اساسی به «ولایت مطلقه فقیه» رای منفی داد. خمینی، در نهایت دلخوری که از منتظری داشت، او را «فقیه عالیقدر» نامید. همه از مواضع انتقادی مرحوم منتظری در ۲۰ سال گذشته، و به خصوص پس از انتخابات سال گذشته آگاهیم. هم او بود که گفت «مشروعیت ولایت و حاکمیت غیرمعصومین (ع) با انتخاب صحیح و آزاد مردم محقق می‌شود و بدون آن، نه مشروعیت دارد و نه مقبولیت» (۱۳۸۸/۶/۳). منبع

۲- شهید مطهری، کسی است که خمینی او را «حاصل عمر خود» نامید، و انحصاراً در مورد او گفت «آثار قلم و زبان او بى استثنا آموزنده و روانبخش است». مطهری صریحاً گفته بود «این حکومت، حکومتی موقت است. یعنی هر چند سال یکبار باید تجدید شود. یعنی اگر مردم بخواهند می‌توانند حاکم را برای بار دوم یا احیاناً سوم و چهارم تا آنجا که قانون اساسی‌شان اجازه می‌دهد، انتخاب کنند و در صورت عدم تمایل، شخص دیگری را که از او بهتر می‌دانند، انتخاب کنند و اما کلمه اسلامی محتوای این حکومت را بیان می‌کند. یعنی پیشنهاد می‌کند که این حکومت با اصول و مقررات اسلامی اداره شود، و در مدار اصول اسلامی حرکت کند. چون می‌دانیم که اسلام بعنوان یک دین در عین حال یک مکتب و یک ایدئولوژی است، طرحی برای زندگی بشر در همه ابعاد و شئون آن. به این ترتیب جمهوری اسلامی یعنی حکومتی که شکل آن، انتخاب رییس حکوت از سوی عامه مردم برای مدت موقت، و محتوای آن هم اسلامی است».

علی سعیدی (نماینده‌ی ولی فقیه در سپاه) اظهار کرده است «آثار شهيد مطهري در حوزه اعتقادات كامل است، اما او در حوزه انديشه سياسي و حكومتي نيازمند جانشين بود.»

۳- به نظر می‌رسد نظریه ولایت فقیه بسیار پیچیده است. یعنی محتوای آن نه تنها از دسترس عامه‌ی مردم، دانشجویان و دانشگاهیان خارج است، بلکه حتی در خود حوزه‌های علمیه نیز بر سر آن اتفاق نظر وجود ندارد. ار آن بدتر ظاهرا حتا نزدیکترین یاران و شاگردان آیه‌الله خمینی نیز محتوای دقیق آن را نیاموخته‌اند. در فهرست نابلدان، علاوه بر منتظری و مطهری، باید از صانعی، هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی، بیات زنجانی، عبداله نوری، کروبی، خاتمی، میرحسین موسوی و جمع کثیری از نزدیکترین یاران خمینی را نام برد. این در حالی است که تمام افراد ذکر شده سابقه‌ای شگفت‌انگیز در میزان اعتماد خمینی به خود را به همراه دارند.

۴- ممکن است بیان شود در همه‌ی رشته‌ها نظریه‌هائی وجود دارد که بین متخصصان آن رشته اختلاف نظرهائی وجود دارد، چنان که اسداله بادامچیان اختلاف محمد یزدی و هاشمی رفسنجانی را «دعوای طلبگی» نامیده بود. در این مورد باید یادآور شد اما در رشته‌های دیگر طرفداران یک برداشت طرفداران برداشت دیگر را اخراج، زندانی، شکنجه و اعدام نمی‌کنند. به علاوه می‌توان به روحانیون پیشنهاد داد تا وقتی که در محتوای دقیق این نظریه به اتفاق نظر نرسیده‌اید، از اجرای آزمایشی آن برای یک ملت صرفنظر کنند، و یا حداقل اجازه بدهند خود ملت تصمیم بگیرد کدام برداشت از این نظریه را برای اجرا می‌خواهد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر