یکشنبه، بهمن ۱۱، ۱۳۸۸

نامه به رهبر

بسمه تعالی

خدمت رهبر معظم انقلاب آیه الله خامنه‌ای (دامه برکاته)

با اهدا سلام و تهیات

لطفا کهریزک، کوی دانشگاه و مجتمع مسکونی سبحان فراموش نشه

با تشکر



مطلب را به بالاترین بفرستید:
Balatarin

چهارشنبه، بهمن ۰۷، ۱۳۸۸

رهبر دشمن شناس

رهبر فرزانه انقلاب در ادامه فرمودند: از دشمن به دشمن و دشمن که دشمن و دشمنان و باید دشمن. همچنین ایشان خط اصیل انقلاب را چنین تبیین کردند: برای دشمن و دشمنان، تمام دشمن و سوی دشمنان است. ایشان با اشاره به وظیفه‌ی خواص ادامه دادند: دشمن همان دشمنان که از دشمن بر و طرف دشمن دشمن دشمن دشمن دشمن دشمن دشمن دشمن دشمن دشمن ... دشمنان بود


مطلب را به بالاترین بفرستید:
Balatarin

دوشنبه، بهمن ۰۵، ۱۳۸۸

وانت را پارک کن، تفنگت را بردار

از تمام برادران نیروی انتظامی، بسیجی و سپاهی خواهش می‌کنیم باتوم و تفنگ خود را بردارند، و دیگر از وانت، ون، و سایر وسایط نقلیه‌ی موتوری و غیرموتوری برای خاموش کردن فتنه استفاده نکنند

قبلا از همکاری آن عزیزان کمال تشکر را داریم. اجرتان با مولایتان

کل جنبش سبز


مطلب را به بالاترین بفرستید:
Balatarin

شنبه، بهمن ۰۳، ۱۳۸۸

روش برطرف کردن احمدی‌نژاد در سه سوت

اینو همه میدونن که احمدی‌نژاد اعصاب درست و حسابی نداره - وزیر پرت کنه بیرون - تو جلسه دعوا کنه. اصولا هم آدمیه که معتقده اولین اعتراف یا عقب‌نشینی با هزارمیش هیچ فرقی نداره

بر این اساس روش کنار گذاشتنش رو در سه سوت آموزش میدم

سوت اول: طرح استیضاح دو وزیرش رو به مجلس بدید - میپرسید به چه دلیلی؟ هر دلیلی باشه مهم نیست چون که اصلا موضوع استیضاح نیست. مثلا میشه بگید اینا ضعیفن باید قویترشون بیان. یا اصلا چون قدشون بلنده با کابینه هماهنگی ندارن. در این مرحله احمدی‌نژاد یه چیزائی میگه، ولی به توصیه‌ی اطرافیان خودشو نگه میداره

سوت دوم: دو هفته بعد طرح استیضاح سه تا وزیر دیگه رو بدین - باز میپرسین به چه دلیلی؟ خب ایندفعه بگید اینا خیلی قوین و کابینه تحملشون رو نداره - چه میدونم یه دلیلی بگید دیگه. در این مرحله احمدی‌نژاد قاط میزنه و شلوغ بازی در میاره اساسی

سوت سوم: طرح عدم کفایت رئیس جمهور رو به مجلس بدید - تمام

ممکنه فکر کنید در هر کدام از این مراحل ممکنه رهبری مثل دفعه‌های پیش مداخله کنه. جواب من اینه که شما دیگه چقدر ساده‌اید - شما سوت اولو بزن

یادآوری : ممکنه فکر کنید اپوزسیون یا سبزها این طرح رو دادن تا از احمدی‌نژاد خلاص بشن - کتمان نمیشه کرد که جنبش از رفتن احمدی‌نژاد خوشحال میشه چون نمیخواد ایران از دست بره - ولی اگه راستش رو بخواید از نظر اپوزسیون فعلا نظام شکاف برداشته و احمدی‌نژاد داره به خوبی نقش استخوان لای زخم رو بازی میکنه - اگه بره یه وقت شکاف هم میاد


مطلب را به بالاترین بفرستید:
Balatarin

جمعه، بهمن ۰۲، ۱۳۸۸

گنج ما، احمدی‌نژاد

قدر احمدی‌نژاد را باید دانست. چه کسی میتوانست از جوادی‌آملی و هاشمی و رضائی و مطهری و لاریجانی، تا صانعی و موسوی و کروبی و خاتمی، تا سروش و گنجی، تا سکولارها و لائیکها، تاااااا توده‌ایها و شاه‌پرستها و ... همجنس‌گراها را هم‌کلام کند. حتا در یک جبهه قرار دهد. او دلیل و باعث اتحاد ملی ماست.

او بود که به ما نشان داد که تهمت، دروغ و تقلب، اگر به نفع حاکمان باشد، حتا حاکم روحانی، خوب است – حداقل خیلی عیب ندارد

او اثبات کرد که بسط خرافه، بدعت، توهین به مقدسات مردم و لاف حجت حق را زدن، همیشه کفن‌پوشان را به خیابان نمی‌آورد


او بود که نشان داد یک روحانی، مجتهد یا مرجع ممکن است از این که قانونگذار، مجری، ناظر و داور همبسته و غیرمستقل هستند دفاع کند

او بود که نشان داد در کشور ما یک نفر خودش آزاد است و مجرم و محکوم نیست، ولی طرفداری از او یا نشر بیانیه یا حرفهایش جرم است و حبس به همراه دارد

او بود که نشان داد در کشوری زندگی می‌کنیم که نهادهای رسمی ناظر بر جامعه نمی‌توانند پیروزی 64 درصدی رئیس‌جمهورش را پیش‌بینی کنند، تا جائی که رئیس‌مجلس تبریک پیروزی را به رقیب می‌گوید

او بود که به ما نشان داد می‌توان صدا و سیما را بست، بودجه‌‌اش را به کار دیگری بست، و هیچ اتفاق ناگواری نیافتد

او بود که نشان داد در کشور ما می‌توان هفت ماه در مورد یک نفر از هر منبر و تریبون و رسانه‌ای هر چیزی گفت، ولی یک دقیقه برای پاسخگوئی به او فرصت نداد

او بود که به ما نشان داد سی سال است چه کلاهی سرمان رفته – قدر او را باید دانست – او گنجی بی‌پایان است


مطلب را به بالاترین بفرستید:
Balatarin

پنجشنبه، بهمن ۰۱، ۱۳۸۸

وحدت حوزه و دانشگاه

تبعیض رفته بر دانشگاه و انتظار و ادعای بیجا برای وحدت حوزه و دانشگاه.
 
به دلایل زیر وحدت حوزه و دانشگاه ممکن بلکه واجب است:

یک – در تمام دانشگاه‌های ایران، حتا کوچکترین‌شان، روحانیت دفتر نمایندگی داره، ولی همه‌ی جامعه‌ی دانشگاهی ایران یه دفتر در حوزه علمیه‌ی یه شهر کوچک نداره

دو – روحانیت می‌تونه دو سال تمام دانشگاه‌های ایران رو به اسم انقلاب فرهنگی تعطیل کنه ولی همه‌ی جامعه‌ی دانشگاهی ایران حتا نمی‌تونن تقاضای تعطیلی یک ماهه‌ی حوزه علمیه یه شهر کوچک رو بکنن

سه – روحانیت سی ساله در مورد اسلامی کردن درس‌های دانشگاهی‌ها، از مهندسی گرفته تا علوم پایه و بخصوص علوم انسانی نظر می‌ده و اعمال می‌کنه، اما همه‌ی جامعه‌ی دانشگاهی ایران حتا نمی‌تونن بیست صفحه‌ی یه کتاب درسی حوزه رو اشتباه اعلام کنن

چهار – یک روحانی، مثل آقای عمید زنجانی می‌تونه رئیس دانشگاه اونم دانشگاه تهران بشه، ولی یه دانشگاهی، اونم نه حالا از مهندسی یا علوم پایه، بلکه از علوم انسانی، اونم نه مهاجرانی یا سروش، بلکه مثلا آقای رحیمپورازغدی نمی‌تونه رئیس حوزه‌ی نه حالا قم، بلکه یه شهر کوچک بشه

پنج – بیش از چهل سال پیش به حوزه‌ی قم حمله کردن و طلبه از بام پرت کردن وچه جنایت‌ها کردن. هنوز دارن ازش استفاده می‌کنن. هر چند سال به خوابگاه‌ها حمله می‌شه، دانشجو رو از بلندی پرت می‌کنن، توی دانشگاه آزاد مشهد چاقو به گردن دانشجو فرو می‌برن، چه کارهای دیگه‌ای که همه می‌دونن می‌کنن، همه هم می‌گن جنایت شده، هنوز معلوم نیست کسی مجازات بشه - دفعه پیش که آقای نقدی تبرئه شد و سربازی که ماشین ریش‌تراش دزدیده بود مجازات

شش – در مراسم تجلیل در داخل دانشگاه هر عضو دانشگاهی، مثلا به خاطر سابقه‌اش یا فوتش، حتما یه روحانی هم صحبت می‌کنه، ولی امکان نداره مثلا برای مجلس ختم یک روحانی در داخل حوزه یه سخنران دانشگاهی دعوت بشه

هفت – اگه یه نفر قرآن رو حفظ کنه درجه‌ی دانشگاهی می‌گیره – از کارشناسی تا دکترا برای همه‌ی قرآن – حتا اگه اون آدم یه بچه‌ی شش ساله باشه (کاری رو که حتا میشه روی یک سی‌دی کرد). ولی مثلا بهش نمیگن حجه‌الاسلام که به نظر خیلی هم معقول‌تر و بجاتره

هشت – اگه کسی جبهه بره یا خانواده‌ی شهید یا عضو بسیج باشه، علیرغم بی‌سوادیش می‌تونه با سهمیه دانشگاه بره، ولی با همه‌ی اونا بلکه بیشترش بدون قبولی در آزمون ورودی حوزه نمیتونی واردش بشی – چیزی که اتفاقا خیلی بیش‌تر انتظار می‌رفت


مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

جمعه، دی ۱۸، ۱۳۸۸

استعفا، گاهی حرام، گاهی حلال

در 12 بهمن 1383، 108 نماینده‌ی مجلس ششم به نشانه اعتراض به ردصلاحیتهای گسترده در انتخابات مجلس هفتم دست به استعفای دسته‌جمعی زدند. در متن استعفای این نمایندگان آمده بود:

«ما نه براي خويشتن كه شرم باد بر كساني كه در اين بزنگاه نگاه تاريخي به عرضه خويش پرداخته باشند. بلكه تنها و تنها براي رسيدن به رأی خالص مردم در تعيين سرنوشت خويش، دست به تحصن مسالمت‌آميز زديم و با روزه لب بر طعام بستيم تا نه آن كه آنان، شايد به رأي و نظر مردم احترام بگذارند. كه شما دريابيد كه ما بر هر چه چشم فرو بسته باشيم و به هر تحولي تحليلي نهاده باشيم بر سر اين بديهي‌ترين حق مردم يعني انتخاب با كسي معامله نمي‌كنيم و راه بر هيچ توجيهي نمي‌گشاييم. حال كه مستي زدگان قدرت و مدهوشان استبداد را ياراي درك آن هشدارها و اين خروش‌ها و اعتراض‌ها و اهميت و حساسيت شرايط كنوني جامعه در كشور نيست و اقتدارگرايان عزم خود را جزم كرده‌اند تا با حذف جمهوريت نظام و در نتيجه اسلاميت آن در تشكيل مجلس فرمايشي و فرمانبردار، سراشيب سقوط تا فرجام شوم آن و سوختن در آتشي كه خود هيزم آنند طي كنند، ما را چاره اي جز عدم حضور و عدم همراهي در اين مسير و گريزي جز استعفا از عنواني نيست كه از آن پس، در آن چيزي براي ملت و خود نمي بينم.

اعلام مي كنيم انتخاباتي كه با نقض آشكار و حقوق بديهي مردم و محروم ساختن شهروندان از حق انتخاب كردن و انتخاب شدن برگزار مي شود، انتخاباتي كه نتيجه آن از پيش تعيين شده است، خيانت به آرمان‌هاي ملت در انقلاب اسلامي و لذا فاقد مشروعيت، غيرقانوني و نتايج آن براي ملت پذيرفته نخواهد بود. ما نيز در چنين انتخاباتي شركت نخواهيم كرد. يقين داريم هر فرد يا مرجعي كه دل در گرو عزت و سربلندي اين كشور و ملت و آرمان‌هاي انقلاب و ميراث امام دارد حاضر به برگزاري چنين انتخاباتي نخواهد شد.»

در 15 بهمن، آقای خامنه‌ای در دیدار با مردم در مجموع ایرادات وارد شده را مهم ندانستند و با ضمن حمله به کسانی که تقاضای تعویق انتخابات را داشتند در مورد استعفا تعبیر «خلاف قانون» و «حرام شرعی» را به کار بردند:

«... کسی نمی‌تواند به علت مخالفت با يک روش يا يک پديده، وظايف قانونی خود را انجام ندهد و شانه خالی کردن از مسئوليت به شکل استعفا يا به هر شکل ديگر، خلاف قانون و هم حرام شرعی است. ...»

حال روح اله حسینیان، نماینده مجلس هشتم، از نمایندگی مجلس استعفا داده است. او آورده است:

«... اما امروز بيش از هر زماني احساس دلشكستگي و سرخوردگي مي‌كنم.
امروز خود را ناتوان‌تر از هميشه مي‌يابم. هر اقدامي آغاز كرديم با رقابت پيچيده پارلمان تاريست‌هاي حرفه‌اي نقش بر آب شد. جناح اصلاح‌طلب نزد رئيس عزيزتر و ارزشي‌تر شدند و هر روز ما مطرودتر و بي‌خاصيت‌تر.
....
در پايان از امت حزب‌الله و به خصوص مردم تهران كه به اينجانب رأي داده بودند عذرخواهي مي‌كنم. من قول داده بودم كه به شما خدمت كنم و حال خود را ناتوان از خدمت مي‌دانم. اميد است كه در دو سال آينده فردي انتخاب شود كه بتواند خدمتگزار شما ملت خدايي باشد.
...
بدينوسيله رسماً استعفاي خود را از نمايندگي مجلس شوراي اسلامي خدمت هيئت رئيسه محترم اعلام مي‌دارم.».


مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

دوشنبه، دی ۱۴، ۱۳۸۸

خامنه‌ای رفتنی است!

از دو حال خارج نیست: یا جنبش سبز پیروز می‌شود یا سرکوب. در هر دو صورت از عمر سیاسی خامنه‌ای چیز زیادی نمانده است.

خامنه‌ای باید بداند، در کشوری که مرگش را بچه مدرسه‌ای‌ها روی تخته می‌نویسند و جوانان در خیابان با شعر و شعار می‌سرایند، او دیگر نمی‌تواند نقش «رهبر محبوب و مقتدر» را بازی کند. این در حالی است که در محافل مسن‌ترها صدها عیب و اشتباه‌اش را می‌شمارند، و دوستدارانش کمترین خطایش را «بازی خوردن از احمدی‌نژاد» می‌دانند. فهمیدن اینها برای همه، از جمله اقتدارطلبان روحانی و نظامی آسان است. آنان او را در اولین فرصت محترمانه، زنده یا مرده، بدرقه می‌کنند.

پس او چه کند؟ شاید تنها روزنه‌ی امید برای او بازگشت به دوستان قدیمی و عاقل‌اش است که صدای ملت را شنیده‌اند، و می‌دانند این ملت تا قسمتی از حقوق خود را نگیرند آرام نمی‌گیرند. شاید در شرایط مناسب، و با پادرمیانی عده‌ای او بتواند جا و زمان امنی را برای باقیمانده‌ی عمر خود بخرد.


مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin