چهارشنبه، تیر ۳۰، ۱۳۸۹

مشاوره به احمدی‌نژاد (۳)

قسمتهای قبلی مشاوره رو ببینید. اما برای این نوبت:

۱. اولا به رئیس‌جمهور پیشنهاد می‌کنم که صحبت‌های اخیرش در مورد حجاب و عفاف را تکرار کند. ثانیا، همین اواخر من به قدرت خارق‌العاده انسان در توجیه کردن پی بردم. آیت الله حائری شیرازی، ضمن دفاع از اظهارات احمدی‌نژاد پیرامون مسئله‌ی حجاب و عفاف گفته "وقتی وی این‌گونه در خصوص حجاب صحبت می‌کند، می‌خواهد در خارج نگویند این‌ها حجابشان محصول سرنیزه است." بر این اساس پیشنهادهائی به رئیس‌جمهور محترم ارائه می‌شود:

۱. ایشان در یک برنامه‌ی رسمی یک شوخی خرکی با رهبر انقلاب بکنه – مثلا جفت‌پا بره تو سینه‌ی آقا. بعد هم بگه "ما می‌خواستیم که دنیا، مخصوصا مدعیان دروغین نجات بشر، ببینن که در نظام ما، که مقدمه‌ی حکومت صالحان در جهانه، رهبر دینی و سیاسی چقدر آدم با جنبه‌ایه".
۲. وزارت کشور چند کامیون کود حیوانی جلوی ساختمان مجلس تخلیه کنه، بعد هم رئیس‌جمهور اعلام کنه که "ملت ما، همه‌ی آحاد، مخصوصا قشرهای زحمتکش کشاورز و دامدار ببینن که نمایندگان مجلس این نظام از خودشون هستن، و نه تنها از این فضا ناراحت نمی‌شن، بلکه احساس آرامش هم می‌کنن". البته این کار رو یک بار دیگه با چند کامیون روغن سوخته بکنه و همین حرفها رو در مورد نزدیکی نمایندگان به قشر کارگر بگه.
۳. وزارت ارشاد مجوز تمام روزنامه‌ها رو لغو کنه و بعد رئیس‌جمهور بگه "دنیا ببینه، این ملت به قدری قوی هست که حتا بدون وجود یک روزنامه هم می‌تونه مسیر رشد و تعالی خودش رو ادامه بده".

اگرچه این روش دفاع بسیار قویه، ولی خدائیش حتا با این روش هم به سادگی نمیشه از اعدام‌های خارج از رویه‌ی قضائی سال ۶۷ دفاع کرد. بهترین چیزی که به ذهنم می‌رسه رو می‌گم. رئیس‌جمهور به منتقدین بگه "به مدعیان دروغین حقوق بشر در سرتاسر عالم بگم، با احکام سال ۶۷ نظام ما نشان داد که ولایت‌فقیه، به عنوان شعبه‌ای از ولایت رسول‌الله، با کمترین زمان و بودجه می‌تونه نسبت تعداد زندانی به واحدسطح رو به استانداردهای قابل‌ قبول نزدیک کنه، و به این وسیله رفاه و آسایش رو به افراد باقیمانده در زندان هدیه کنه".

۲. انفجارهای انتحاری زاهدان انتقادات زیادی رو متوجه دولت، به خصوص وزارت کشور کرده. این انفجارها بار دیگه نشان داد که حکم اعدام، حتا اگر برای آدمی مثل ریگی باشه، چاره‌‌ی درد نیست، و تنها به گسترش خشونت بیشتر منجر می‌شه. به قول مولوی "خون به خون شستن محال آمد محال". این مطلب رو حتا روزنامه‌ی «جمهوری اسلامی» که متعلق به نظام هست فهمیده، و عنوان کرده که "باید به توصیه‌ی کارشناسان که خواستار تعویق حکم اعدام ریگی بودند عمل می‌شد." در این میان آیت‌الله داداش صادق لاریجانی دوباره از به "تیغ عدالت" سپردن حرف می‌زنه – معلوم نیست افرادی رو که به خودشون مواد منفجره می‌بندن و این عملیات رو انجام می‌دن چطوری می‌شه از مرگ ترسوند.

رئیس‌جمهور می‌تونه مقدار زیادی از تقصیر رو بندازه گردن قوه‌ی قضائیه. مثلا بگه:

"بار دیگر دست انتقام و کشتار از آستین مستکبران و زورگویان دنیا بیرون اومد و تعدادی دیگری از هموطنان ما رو به کام مرگ کشوند. زورگویان بدونند که این فتنه‌ها نمی‌تونه ملت ایران رو از پیمودن مسیر رشد و تعالی منصرف کنه. ... خیانت خائنان به جای خود، اما من در اینجا می‌خوام چند کلامی هم در مورد وظایف داخلی‌ها و به خصوص برادران زحمتکش و خدوم در قوه‌ی محترم قضائیه صحبت کنم. البته استقلال قوا به جای خودش امر بسیار محترم و لازمیه، اما لزوم رعایت مصالح انقلاب به ما اجازه نمی‌ده که از تذکر نکاتی که لازم می‌دونیم صرفنظر کنیم. به هر صورت باید هوشیار باشیم و در برخورد با مسئله‌ی تروریسم ظرافتهای لازم رو به کار ببریم. رهبری هم همین رو از ما می‌خوان. آیا ترساندن افرادی که عملیات انتحاری انجام می‌دن فایده‌ای داره؟ آیا بهتر نمی‌بود در انتخاب زمان اجرای حکم سرکرده‌ی این اشرار دقت بیشتری انجام می‌شد، و حداقل به توصیه‌ی کارشناسان دلسوز در همین نظام عمل می‌شد؟ آیا نگهداری مقتدرانه از سرکرده‌ی این اشرار نمی‌تونست به عنوان عاملی بازدارنده برای تکرار این عملیات تبدیل بشه؟ ... این که تمام مسئولیت به عهده‌ی وزارت کشور گذاشته بشه منصفانه نیست ... »

بعد هم همین حرفها رو ادامه بده دیگه.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر