این مقاله در ۱ مهر ۱۳۸۸ در سایت جرس با نشانی زیر انتشار یافت
• «آقایان [محسن] رضائی و [رضا] سیفاللهی از اطلاعات سپاه آمدند و گزارشی از وضع ضدانقلاب و کودتاچیان دادند و در خصوص تحویل گرفتن مرکز اسناد اسلامی اصرار داشتند. آقای خامنهای، مخالف تحویل آن است. میگویند ابتدا سازمان اطلاعاتی درستی باید ایجاد شود و سپس این مرکز تحویل گردد.» (خاطرات هاشمی، ۷ فروردین ۶۰)
• «امروز پاسداران مجلس، هنگام ورود نمایندگان متهم به لیبرالیسم شعار «مرگ بر آمریکا» داده بودند. آنها از این وضع ناراحت بودند. ... آقای [کاظم] اکرمی نماینده همدان هم آمد و از اختلاف سپاه ایلام با امام جمعه آنجا گفت.» (خاطرات هاشمی، ۲۹ فروردین ۶۱)
• «اول وقت به مجلس رفتم. فرماندار و فرمانده سپاه پاسداران ارومیه آمدند و از وضع آنجا و درگیری استاندار با آقایان حسنی و ذکیانی گفتند و چون در این مورد، در شورای تامین بحث است، پیشنهاداتی داشتند.» (خاطرات هاشمی، ۵ اردیبهشت ۶۰)
• «....... کمیته و سپاه خیال کردهاند در داخل خبری است، پادگان را محاصره کردهاند.» (خاطرات هاشمی، ۱۱ اردیبهشت ۶۰)
• «... معتقد بود که فرمانده سپاه تهران بنیصدری است، و عمداٌ چنین کرده است. ....» (خاطرات هاشمی، ۱۷ اردیبهشت ۶۰)
• «شب آقایان رضائی و محمدزاده آمدند و درباره تصمیمات اخیر دولت و شورای قضائی در خصوص برخورد با گروههای ضدانقلاب بحثی داشتند. سپاه معتقد است که نباید به آنها مشروعیت سیاسی بدهیم و با توجه به وجود جنگ و کارشکنیها، با آنها برخورد قاطع بشود و سرکوب بشوند. حرکت وزارت کشور را ضعیف میدانند. آنها را قانع کردم که اول باید اتمامحجت شود و راه فعالیت آزاد و سیاسی باز باشد و آگر آنها نخواستند به قانون احترام بگذارند و طغیان کردند – که ظاهراً قانون ما را نخواهند پذیرفت – در این صورت خشونت جایز میشود و بهانهها و مظلومنمائیها را از دستشان میگیریم و مردم میفهمند که آنها توطئهگرند؛ ولی مشکل عمده رابطه رئیسجمهور با آنها است.» (خاطرات هاشمی، ۲۰ اردیبهشت ۶۰)
• «آخر وقت، آقایان رضائی و محمدزاده از سپاه آمدند و درباره خط حرکت سیاسی، با مخالفان بحثهایی کردیم. پیشنهاد کردند، گروهی خطدهنده و هدایتگر سیاسی انتخاب شوند. موافقت کردم، قرار شد افرادی را پیشنهاد دهند.» (خاطرات هاشمی، ۱۳ خرداد ۶۰)
• «عصر آقایان محسن رضائی و محمدزاده از سپاه آمدند و تحلیلی از وضع جاری ارائه دادند و انتقاداتی از عدم انسجام و هماهنگی مسئولان، در برخورد با جریان بنیصدر و عدم همکاری صداوسیما، داشتند.» (خاطرات هاشمی، ۲۱ خرداد ۶۰)
• «ظهر به خواست آقای قدوسی، با ایشان و آقای خامنهای در اتاق من جلسهای داشتیم. آقای قدوسی میگفتند: دوستان اجرائی در سپاه و جاهای دیگر از اینکه تصمیمات توسط حزب یا شخص آقای بهشتی، گرفته میشود و آنها در جریان نیستند، گله دارند؛ ولی واقعاً این نیست. اشتباه کردهاند. » (خاطرات هاشمی، ۲۳ خرداد ۶۰)
• «جلسه هیات رئیسه داشتیم؛ در مورد کیفیت طرح سلب کفایت سیاسی بنیصدر. شب، در دادگستری، جلسه مشورتی قوای سهگانه با سپاه و ... بود که در کیفیت حرکت سیاسی و تبلیغات و دستگیری سران مخالفان محارب و مسائل روز تصمیمگیریهایی شد.» (خاطرات هاشمی، ۲۵ خرداد ۶۰)
• «سپس، گروهی از مسئولان سپاه پاسداران آمدند و چون مطلع شده بودند که بناست، احتمالا آقای مهندس [محمد] غرضی نخستوزیر شود، نظرشان را ابراز داشتند.» (خاطرات هاشمی، ۲۳ مهر ۶۰)
• «بین سپاه و اطلاعات نخستوزیری اختلاف است.» (خاطرات هاشمی، ۲۹ مهر ۶۰)
• «در مجلس، بیشتر مساله نخستوزیری مطرح است. آقای خامنهای، پس از ملاقات امام و موافقت حزب، تصمیم گرفتهاند آقای [محمد] غرضی را معرفی کنند. ولی موج مخالفت، وسیع است. سپاه، ... تماس گرفتند و اظهار مخالفت کردند.» (خاطرات هاشمی، ۲ آبان ۶۰)
• «... و درباره انجمن حجتیه که سپاه با آنها مخالفت میکند مطالبی گفتند و از من برای حفظ موقعیت سپاه، کمک خواستند. ...» (خاطرات هاشمی، ۱۷ آذز ۶۰)
• «... حکمی برای اعزام دو نفر به کهگیلویه، برای رسیدگی به اختلاف بین نماینده مجلس و سپاه.» (خاطرات هاشمی، ۲۴ آذز ۶۰)
• « ... ولی قرار شد دولت کنترل دقیقی داشته باشد و مثل امروز واحد نهضتهای سپاه، فعالمایشاء نباشد که بدون توجه به سیاست دولت، مسالهسازی شود و رابطه خوب با کشورهای اسلامی، مورد توجه باشد.» (خاطرات هاشمی، ۲۶ آذر ۶۰)
• «ظهر گروهی از افراد سپاه بندرعباس آمدند و از فرمانده سپاه منطقه شکایت داشتند که به نفع مجاهدین انقلاب، نیروهای خط امامی دیگر را تصفیه میکند.» (خاطرات هاشمی، ۶ بهمن ۶۰)
• «اساسنامه سپاه مطرح بود و مجلس خواستههای سپاهیان را نمیپذیرد. بعضی از نمایندگان خواستههای سپاه را انحصارطلبی میدانند و سپاهیان از این وضع خیلی ناراحتند.» (خاطرات هاشمی، ۲ اردیبهشت ۶۱)
• «آقای فروغی مسئول اطلاعات سپاه اصفهان آمد و از وضع روحانیت اصفهان گله داشت.» (خاطرات هاشمی، ۳ خرداد ۶۱)
• «امروز در شهر سبزوار بین سپاه و طرفداران امام جمعه درگیری بوده و دو نفر کشته و جمعی زخمی شدهاند.» (خاطرات هاشمی، ۲۱ تیر ۶۱)
• «آقای امیری از سپاه آمد و راجع به پرونده «مولوی نظر محمد دیدگاه» نماینده سنی [ایرانشهر] گفت و هم از مخالفتهای بیدلیلش و همکاریش با [احمد] مفتیزاده.» (خاطرات هاشمی، ۱۶ شهریور ۶۱)
• «طرح وزارت اطلاعات علیرغم مخالفت سپاه پاسداران با اکثریت بیش از دوسوم در شور اول تصویب شد.» (خاطرات هاشمی، ۲۰ مهر ۶۱)
• «راجع به اختلافات استاندار و سپاه و آقای موسوی نماینده امام گزارشی دادند.» (خاطرات هاشمی، ۱۴ دی ۶۱)
• «یکی از مسئولان سپاه آمد و راجع به تصمیم در مورد حزب توده پرسید و گزارشی داد.» (خاطرات هاشمی، ۱۶ دی ۶۱)
• «پاسدارها از بیمبالاتی خانمهای مسافر گله داشتند.» (خاطرات هاشمی، ۲ فروردین ۶۲)
• «امروز عصر، ملاقاتی با اعضای شورای منطقهای سپاه داشتم. از بروز خط «محافظهکار» در راس سپاه گله داشتند وطرفداری از بینش خط امامیها میکردند. از اینکه تحت فشار قرار داده شده که در اختلاف بین دو بینش اقتصادی، بیطرف باشند، ناراضی بودند.» (خاطرات هاشمی، ۳ فروردین ۶۲)
• عصر، آقای ناطقنوری آمد. از درگیریهای افراد سپاه [پاسداران] با افراد کمیته [انقلاب اسلامی] بر سر مسائل حجاب، نگران بود.» (خاطرات هاشمی، ۶ آذر ۶۳)
• «[آقای بیژن نامدار زنگنه] وزیر جهاد [سازندگی]، از اینکه تعدادی از بولدوزرهایش را سپاه گرفته است، شکایت داشت.» (خاطرات هاشمی، ۲۰ بهمن ۶۳)
• «... تذکر به پاسدارانی که از ماموریت قانونی خود تجاوز میکنند و در امور نهادهای دیگر دخالت مینمایند، ...» (خلاصهای از پیام امام خمینی، ۱۲ فروردین ۶۰، به نقل از خاطرات هاشمی)
• «قوای مسلح مطلقاً، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. در این صورت میتوانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات درون گروهی مصون باشند. و بر فرماندهان لازم است كه افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند. و چون انقلاب از همة ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی وظیفة شرعی و میهنی آنان است كه اگر قوای مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و كشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند كه ـ بیاشكال به تباهی كشیده میشوند ـ و یا در بازیهای سیاسی وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت كنند. و بر رهبر و شورای رهبری است كه با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا كشور از آسیب در امان باشد.» (بخش ل وصیت نامه امام خمینی)
• «آنچه بيان شده است هرگز به منظور حمايت سياسی و جناحی نبوده و سپاه بر اساس آموزههای حضرت امام و مقام معظم رهبری وظيفه خود میداند از اصولگرايی به عنوان يک تفکر و انديشه بنيادی و نه يک جناح و حزب سياسی حمايت نمايد.» (سرلشکر جعفری، فرمانده کل سپاه، ۲۶ بهمن ۸۶)
• «به نظر بنده، تنبه امام به این که نظامیها نباید در سیاست دخالت بکنند، یکی از این دغدغهها و مسائل است. چون که تفاوت عنصر نظامی و سیاسی تنها در این است که نظامی تفنگ دارد. يکي از بزرگترين معيارهايي که ميتوان گفت، جامعه از راه امام خارج شده است يا نه «حضور نظاميان در عرصه سياست» است. کساني که مدعي هستند که به امام وفادارند، بايد نسبت به دستور صريح امام با تمام وجود حساسيت نشان دهند. همان طور، در زماني که فردي مدعي شود، ولايت از آن فقيه نيست، همه بايد بگويند، در انديشه امام هست و نسبت به اين موضع حساسيت نشان دهند، بايد در برابر «ورود نظاميان به عرصه سياست» هم حساسيت داشته باشند. اگر اين گونه نباشد يا دروغ ميگويند و يا دچار تناقض هستند.» (مصاحبه سیدحسن خمینی با هفتهنامه شهروند امروز، ۲۱ بهمن ۸۶)
• ضرورت پاسداری از انقلاب، انقلابیون را بر آن داشت که به مدافعان مسلح آن، با عنوان «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» رسمیت ببخشند. با تشدید درگیریهای قومی و از آن مهمتر شروع نابهنگام جنگ، جادهی یکطرفهای برای تثبیت و رشد این نیرو به وجود آمد. با توجه به گستردگی این نیرو و ضعف اولیهی دیگر دستگاهها، این نیرو توانست در قامت یک «قوهی مجریه» در بسیاری از مناطق کشور به ایفای نقش بپردازد.
• اگر چه اعضای مسلح این نیرو، مانند همهی انقلابیون، نمیتوانستند بدون موضع سیاسی باشند، اما با فاصله گرفتن از روزهای ابتدائی، هرچه بیشتر معلوم شد که آمیزش این نیروی مسلح با سیاست مآلاً آن را رودرروی مردم قرار خواهد داد.
• مطابق قانون اساسی سپاه وظیفهی حراست از انقلاب را دارد. در شرایط فعلی سوالهائی از این نوع مطرح است، که اگر چنان چه طرح یا لایحهای در یکی از مجلسین جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی باشد که سپاه یا عالیترین فرماندهان آن تشخیص دهند، احساس کنند، یا تلقین شوند که موضوع مورد بررسی مخالف مصالح انقلاب است، با دخالت سپاه در روند کاری این مجلسین چه برخودی باید یا میتوان داشت؟
• گفتهها و شنیدههای متواتری از فعالیتهای کلان اقتصادی سپاه وجود دارد. عقلای قوم باید به فکر جواب به این سوال باشند که در صورت صحت این اخبار، چه نیروئی میتواند از تخلف یا انحراف احتمالی یک ارگان مسلح که گردش مالی کلانی را مدیریت میکند، جلوگیری کند؟
• بنا به تعریف، شبهنظامی (paramilitary) نیروئی با کارکرد و ساختاری مشابه نیروهای حرفهای نظامی است که الزامات مشابه نیروهای نظامی بر آنها مترتب نیست [۱]. با مروری بر تاریخ دریافته میشود که پیدایش نیروهای شبهنظامی، در خیرخواهانهترین شکلش، معلول شرایط «اضطرار»، و نه «قرار»، بوده است.
مرجع:
http://www.rahesabz.net/story/1883/
• «آقایان [محسن] رضائی و [رضا] سیفاللهی از اطلاعات سپاه آمدند و گزارشی از وضع ضدانقلاب و کودتاچیان دادند و در خصوص تحویل گرفتن مرکز اسناد اسلامی اصرار داشتند. آقای خامنهای، مخالف تحویل آن است. میگویند ابتدا سازمان اطلاعاتی درستی باید ایجاد شود و سپس این مرکز تحویل گردد.» (خاطرات هاشمی، ۷ فروردین ۶۰)
• «امروز پاسداران مجلس، هنگام ورود نمایندگان متهم به لیبرالیسم شعار «مرگ بر آمریکا» داده بودند. آنها از این وضع ناراحت بودند. ... آقای [کاظم] اکرمی نماینده همدان هم آمد و از اختلاف سپاه ایلام با امام جمعه آنجا گفت.» (خاطرات هاشمی، ۲۹ فروردین ۶۱)
• «اول وقت به مجلس رفتم. فرماندار و فرمانده سپاه پاسداران ارومیه آمدند و از وضع آنجا و درگیری استاندار با آقایان حسنی و ذکیانی گفتند و چون در این مورد، در شورای تامین بحث است، پیشنهاداتی داشتند.» (خاطرات هاشمی، ۵ اردیبهشت ۶۰)
• «....... کمیته و سپاه خیال کردهاند در داخل خبری است، پادگان را محاصره کردهاند.» (خاطرات هاشمی، ۱۱ اردیبهشت ۶۰)
• «... معتقد بود که فرمانده سپاه تهران بنیصدری است، و عمداٌ چنین کرده است. ....» (خاطرات هاشمی، ۱۷ اردیبهشت ۶۰)
• «شب آقایان رضائی و محمدزاده آمدند و درباره تصمیمات اخیر دولت و شورای قضائی در خصوص برخورد با گروههای ضدانقلاب بحثی داشتند. سپاه معتقد است که نباید به آنها مشروعیت سیاسی بدهیم و با توجه به وجود جنگ و کارشکنیها، با آنها برخورد قاطع بشود و سرکوب بشوند. حرکت وزارت کشور را ضعیف میدانند. آنها را قانع کردم که اول باید اتمامحجت شود و راه فعالیت آزاد و سیاسی باز باشد و آگر آنها نخواستند به قانون احترام بگذارند و طغیان کردند – که ظاهراً قانون ما را نخواهند پذیرفت – در این صورت خشونت جایز میشود و بهانهها و مظلومنمائیها را از دستشان میگیریم و مردم میفهمند که آنها توطئهگرند؛ ولی مشکل عمده رابطه رئیسجمهور با آنها است.» (خاطرات هاشمی، ۲۰ اردیبهشت ۶۰)
• «آخر وقت، آقایان رضائی و محمدزاده از سپاه آمدند و درباره خط حرکت سیاسی، با مخالفان بحثهایی کردیم. پیشنهاد کردند، گروهی خطدهنده و هدایتگر سیاسی انتخاب شوند. موافقت کردم، قرار شد افرادی را پیشنهاد دهند.» (خاطرات هاشمی، ۱۳ خرداد ۶۰)
• «عصر آقایان محسن رضائی و محمدزاده از سپاه آمدند و تحلیلی از وضع جاری ارائه دادند و انتقاداتی از عدم انسجام و هماهنگی مسئولان، در برخورد با جریان بنیصدر و عدم همکاری صداوسیما، داشتند.» (خاطرات هاشمی، ۲۱ خرداد ۶۰)
• «ظهر به خواست آقای قدوسی، با ایشان و آقای خامنهای در اتاق من جلسهای داشتیم. آقای قدوسی میگفتند: دوستان اجرائی در سپاه و جاهای دیگر از اینکه تصمیمات توسط حزب یا شخص آقای بهشتی، گرفته میشود و آنها در جریان نیستند، گله دارند؛ ولی واقعاً این نیست. اشتباه کردهاند. » (خاطرات هاشمی، ۲۳ خرداد ۶۰)
• «جلسه هیات رئیسه داشتیم؛ در مورد کیفیت طرح سلب کفایت سیاسی بنیصدر. شب، در دادگستری، جلسه مشورتی قوای سهگانه با سپاه و ... بود که در کیفیت حرکت سیاسی و تبلیغات و دستگیری سران مخالفان محارب و مسائل روز تصمیمگیریهایی شد.» (خاطرات هاشمی، ۲۵ خرداد ۶۰)
• «سپس، گروهی از مسئولان سپاه پاسداران آمدند و چون مطلع شده بودند که بناست، احتمالا آقای مهندس [محمد] غرضی نخستوزیر شود، نظرشان را ابراز داشتند.» (خاطرات هاشمی، ۲۳ مهر ۶۰)
• «بین سپاه و اطلاعات نخستوزیری اختلاف است.» (خاطرات هاشمی، ۲۹ مهر ۶۰)
• «در مجلس، بیشتر مساله نخستوزیری مطرح است. آقای خامنهای، پس از ملاقات امام و موافقت حزب، تصمیم گرفتهاند آقای [محمد] غرضی را معرفی کنند. ولی موج مخالفت، وسیع است. سپاه، ... تماس گرفتند و اظهار مخالفت کردند.» (خاطرات هاشمی، ۲ آبان ۶۰)
• «... و درباره انجمن حجتیه که سپاه با آنها مخالفت میکند مطالبی گفتند و از من برای حفظ موقعیت سپاه، کمک خواستند. ...» (خاطرات هاشمی، ۱۷ آذز ۶۰)
• «... حکمی برای اعزام دو نفر به کهگیلویه، برای رسیدگی به اختلاف بین نماینده مجلس و سپاه.» (خاطرات هاشمی، ۲۴ آذز ۶۰)
• « ... ولی قرار شد دولت کنترل دقیقی داشته باشد و مثل امروز واحد نهضتهای سپاه، فعالمایشاء نباشد که بدون توجه به سیاست دولت، مسالهسازی شود و رابطه خوب با کشورهای اسلامی، مورد توجه باشد.» (خاطرات هاشمی، ۲۶ آذر ۶۰)
• «ظهر گروهی از افراد سپاه بندرعباس آمدند و از فرمانده سپاه منطقه شکایت داشتند که به نفع مجاهدین انقلاب، نیروهای خط امامی دیگر را تصفیه میکند.» (خاطرات هاشمی، ۶ بهمن ۶۰)
• «اساسنامه سپاه مطرح بود و مجلس خواستههای سپاهیان را نمیپذیرد. بعضی از نمایندگان خواستههای سپاه را انحصارطلبی میدانند و سپاهیان از این وضع خیلی ناراحتند.» (خاطرات هاشمی، ۲ اردیبهشت ۶۱)
• «آقای فروغی مسئول اطلاعات سپاه اصفهان آمد و از وضع روحانیت اصفهان گله داشت.» (خاطرات هاشمی، ۳ خرداد ۶۱)
• «امروز در شهر سبزوار بین سپاه و طرفداران امام جمعه درگیری بوده و دو نفر کشته و جمعی زخمی شدهاند.» (خاطرات هاشمی، ۲۱ تیر ۶۱)
• «آقای امیری از سپاه آمد و راجع به پرونده «مولوی نظر محمد دیدگاه» نماینده سنی [ایرانشهر] گفت و هم از مخالفتهای بیدلیلش و همکاریش با [احمد] مفتیزاده.» (خاطرات هاشمی، ۱۶ شهریور ۶۱)
• «طرح وزارت اطلاعات علیرغم مخالفت سپاه پاسداران با اکثریت بیش از دوسوم در شور اول تصویب شد.» (خاطرات هاشمی، ۲۰ مهر ۶۱)
• «راجع به اختلافات استاندار و سپاه و آقای موسوی نماینده امام گزارشی دادند.» (خاطرات هاشمی، ۱۴ دی ۶۱)
• «یکی از مسئولان سپاه آمد و راجع به تصمیم در مورد حزب توده پرسید و گزارشی داد.» (خاطرات هاشمی، ۱۶ دی ۶۱)
• «پاسدارها از بیمبالاتی خانمهای مسافر گله داشتند.» (خاطرات هاشمی، ۲ فروردین ۶۲)
• «امروز عصر، ملاقاتی با اعضای شورای منطقهای سپاه داشتم. از بروز خط «محافظهکار» در راس سپاه گله داشتند وطرفداری از بینش خط امامیها میکردند. از اینکه تحت فشار قرار داده شده که در اختلاف بین دو بینش اقتصادی، بیطرف باشند، ناراضی بودند.» (خاطرات هاشمی، ۳ فروردین ۶۲)
• عصر، آقای ناطقنوری آمد. از درگیریهای افراد سپاه [پاسداران] با افراد کمیته [انقلاب اسلامی] بر سر مسائل حجاب، نگران بود.» (خاطرات هاشمی، ۶ آذر ۶۳)
• «[آقای بیژن نامدار زنگنه] وزیر جهاد [سازندگی]، از اینکه تعدادی از بولدوزرهایش را سپاه گرفته است، شکایت داشت.» (خاطرات هاشمی، ۲۰ بهمن ۶۳)
• «... تذکر به پاسدارانی که از ماموریت قانونی خود تجاوز میکنند و در امور نهادهای دیگر دخالت مینمایند، ...» (خلاصهای از پیام امام خمینی، ۱۲ فروردین ۶۰، به نقل از خاطرات هاشمی)
• «قوای مسلح مطلقاً، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. در این صورت میتوانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات درون گروهی مصون باشند. و بر فرماندهان لازم است كه افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند. و چون انقلاب از همة ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی وظیفة شرعی و میهنی آنان است كه اگر قوای مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و كشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند كه ـ بیاشكال به تباهی كشیده میشوند ـ و یا در بازیهای سیاسی وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت كنند. و بر رهبر و شورای رهبری است كه با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا كشور از آسیب در امان باشد.» (بخش ل وصیت نامه امام خمینی)
• «آنچه بيان شده است هرگز به منظور حمايت سياسی و جناحی نبوده و سپاه بر اساس آموزههای حضرت امام و مقام معظم رهبری وظيفه خود میداند از اصولگرايی به عنوان يک تفکر و انديشه بنيادی و نه يک جناح و حزب سياسی حمايت نمايد.» (سرلشکر جعفری، فرمانده کل سپاه، ۲۶ بهمن ۸۶)
• «به نظر بنده، تنبه امام به این که نظامیها نباید در سیاست دخالت بکنند، یکی از این دغدغهها و مسائل است. چون که تفاوت عنصر نظامی و سیاسی تنها در این است که نظامی تفنگ دارد. يکي از بزرگترين معيارهايي که ميتوان گفت، جامعه از راه امام خارج شده است يا نه «حضور نظاميان در عرصه سياست» است. کساني که مدعي هستند که به امام وفادارند، بايد نسبت به دستور صريح امام با تمام وجود حساسيت نشان دهند. همان طور، در زماني که فردي مدعي شود، ولايت از آن فقيه نيست، همه بايد بگويند، در انديشه امام هست و نسبت به اين موضع حساسيت نشان دهند، بايد در برابر «ورود نظاميان به عرصه سياست» هم حساسيت داشته باشند. اگر اين گونه نباشد يا دروغ ميگويند و يا دچار تناقض هستند.» (مصاحبه سیدحسن خمینی با هفتهنامه شهروند امروز، ۲۱ بهمن ۸۶)
• ضرورت پاسداری از انقلاب، انقلابیون را بر آن داشت که به مدافعان مسلح آن، با عنوان «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» رسمیت ببخشند. با تشدید درگیریهای قومی و از آن مهمتر شروع نابهنگام جنگ، جادهی یکطرفهای برای تثبیت و رشد این نیرو به وجود آمد. با توجه به گستردگی این نیرو و ضعف اولیهی دیگر دستگاهها، این نیرو توانست در قامت یک «قوهی مجریه» در بسیاری از مناطق کشور به ایفای نقش بپردازد.
• اگر چه اعضای مسلح این نیرو، مانند همهی انقلابیون، نمیتوانستند بدون موضع سیاسی باشند، اما با فاصله گرفتن از روزهای ابتدائی، هرچه بیشتر معلوم شد که آمیزش این نیروی مسلح با سیاست مآلاً آن را رودرروی مردم قرار خواهد داد.
• مطابق قانون اساسی سپاه وظیفهی حراست از انقلاب را دارد. در شرایط فعلی سوالهائی از این نوع مطرح است، که اگر چنان چه طرح یا لایحهای در یکی از مجلسین جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی باشد که سپاه یا عالیترین فرماندهان آن تشخیص دهند، احساس کنند، یا تلقین شوند که موضوع مورد بررسی مخالف مصالح انقلاب است، با دخالت سپاه در روند کاری این مجلسین چه برخودی باید یا میتوان داشت؟
• گفتهها و شنیدههای متواتری از فعالیتهای کلان اقتصادی سپاه وجود دارد. عقلای قوم باید به فکر جواب به این سوال باشند که در صورت صحت این اخبار، چه نیروئی میتواند از تخلف یا انحراف احتمالی یک ارگان مسلح که گردش مالی کلانی را مدیریت میکند، جلوگیری کند؟
• بنا به تعریف، شبهنظامی (paramilitary) نیروئی با کارکرد و ساختاری مشابه نیروهای حرفهای نظامی است که الزامات مشابه نیروهای نظامی بر آنها مترتب نیست [۱]. با مروری بر تاریخ دریافته میشود که پیدایش نیروهای شبهنظامی، در خیرخواهانهترین شکلش، معلول شرایط «اضطرار»، و نه «قرار»، بوده است.
مرجع:
[۱] http://en.wikipedia.org/wiki/Paramilitary
مطلب را به بالاترین بفرستید:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر