۱. «روز مارتین لوترکینگ» یک روز تعطیل ملی (فدرال) آمریکاست، که سومین دوشنبهی ژانویه هر سال است. این انتخاب طوری است که اولاً نزدیک زادروز دکتر کشیش لوترکینگ (۱۵ ژانویه) باشد و ثانیاً یک روز دوشنبه است تا مردم با ترکیب تعطیلیهای روزهای شنبه و یکشنبه با آن استفادهی بهتری ببرند (به اصطلاح long-weekend بشود). پس از قتل لوترکینگ در ۱۹۶۸ به زودی تلاشها برای بنیان یک روز تعطیل ملی به نام او شروع شد. ماجرای چگونگی موفقیت این تلاشها بحث اصلی این نوشته نیست. در اینجا تنها به این نکته اشاره میکنم که کمپین مربوطه توانست ۶ میلیون امضا در حمایت از این تعطیلی جمع کند، که حداقل تا ۲۰۰۶ بیشترین تعداد امضا جمعآوری شده برای یک درخواست در آمریکا بوده است. سرانجام در ۲ نوامبر ۱۹۸۳ رونالد ریگان، رئیسجمهور وقت آمریکا، سند تاسیس این روز تعطیل را امضا کرد.
۲. فکر میکنید اولین تعطیلی «روز لوترکینگ» چه وقت اتفاق افتاد؟ اگر میگوئید «در ژانویه ۱۹۸۴» اشتباه است. ژانویه ۱۹۸۵؟ باز هم اشتباه. جواب درست ۲۰ ژانویهی ۱۹۸۶ است. چرا؟ جواب خیلی ساده است: چون برای تعطیل شدن یک روز در یک مملکت باید با فاصلهی زمانی مناسب اطلاعرسانی شده باشد. اگر بدون رعایت این فاصله باشد، بسیاری از برنامهها، قرارها، کنفرانسها و همایشها، آزمونها، مناسبات، ... که در آن روز خاص هستند به مشکل برمیخورند.
۳. در ایران چطور؟ تا شب عید فطر، گاهی تا نیمه شب، مردم نمیدانند که فردا تعطیل هست یا نه. گاهی با جابجا شدن عید فطر، جای تعدادی از تعطیلیهای دیگر مذهبی مشکوک واقع میشود. همین الان مجلس در حال بررسی تعطیلی «سه روزه» برای عید فطر است، و با سابقهای که داریم در صورت تصویب، ممکن است از همین امسال، یا فوقش از سال بعد اجرا شود. اینها همه در حالی است که برای تعیین نجومی و دقیق عید فطر تا به حال پیشنهادات زیادی شده است که البته مسموع واقع نشده.
۴. به هرحال مردم یاد گرفتهاند که امور و قرارهای مهم خود را در نزدیکی روزهائی مانند عید فطر نگذارند، و به این وسیله جلوی خراب شدن برنامههایشان را بگیرند. اما چه میشود کرد که گاهی دولتها، به خصوص دولتهای نهم و دهم، با تعطیلیهای «خلقالساعه» در بهم ریختن کار و برنامهی مردم به موفقیت شایانی رسیدهاند. تعطیلیهائی که به نوع «بینالتعطیلین» معروف شدهاند و معمولاً در آخرین روزها اطلاع داده میشوند، و یا آن نوعی که با کمی نوسانات دمائی و غباری پیدا میشود، و یا آنها که به عنوان «هبه و بخشش» به ناگاه به کارمندان داده میشود از این نوع است. گاهی این تعطیلات، مخصوصا نوع آخری که تازه قرار است ارفاقی به کارمندان باشد تا از آن برای سفر و گشت و گذار استفاده کنند، چنان ناگهانی است که حتا امکان برنامهریزی برای استفاده از آن وجود ندارد.
۵. بیشتر اینها به خاطر نفت است، نفت. با این پول بادآورده کار و برنامهریزی هم نکنیم یک لقمه نان، البته گاهی با باتوم، هست که بخوریم.
منبع:
http://en.wikipedia.org/wiki/Martin_Luther_King,_Jr._Day
۲. فکر میکنید اولین تعطیلی «روز لوترکینگ» چه وقت اتفاق افتاد؟ اگر میگوئید «در ژانویه ۱۹۸۴» اشتباه است. ژانویه ۱۹۸۵؟ باز هم اشتباه. جواب درست ۲۰ ژانویهی ۱۹۸۶ است. چرا؟ جواب خیلی ساده است: چون برای تعطیل شدن یک روز در یک مملکت باید با فاصلهی زمانی مناسب اطلاعرسانی شده باشد. اگر بدون رعایت این فاصله باشد، بسیاری از برنامهها، قرارها، کنفرانسها و همایشها، آزمونها، مناسبات، ... که در آن روز خاص هستند به مشکل برمیخورند.
۳. در ایران چطور؟ تا شب عید فطر، گاهی تا نیمه شب، مردم نمیدانند که فردا تعطیل هست یا نه. گاهی با جابجا شدن عید فطر، جای تعدادی از تعطیلیهای دیگر مذهبی مشکوک واقع میشود. همین الان مجلس در حال بررسی تعطیلی «سه روزه» برای عید فطر است، و با سابقهای که داریم در صورت تصویب، ممکن است از همین امسال، یا فوقش از سال بعد اجرا شود. اینها همه در حالی است که برای تعیین نجومی و دقیق عید فطر تا به حال پیشنهادات زیادی شده است که البته مسموع واقع نشده.
۴. به هرحال مردم یاد گرفتهاند که امور و قرارهای مهم خود را در نزدیکی روزهائی مانند عید فطر نگذارند، و به این وسیله جلوی خراب شدن برنامههایشان را بگیرند. اما چه میشود کرد که گاهی دولتها، به خصوص دولتهای نهم و دهم، با تعطیلیهای «خلقالساعه» در بهم ریختن کار و برنامهی مردم به موفقیت شایانی رسیدهاند. تعطیلیهائی که به نوع «بینالتعطیلین» معروف شدهاند و معمولاً در آخرین روزها اطلاع داده میشوند، و یا آن نوعی که با کمی نوسانات دمائی و غباری پیدا میشود، و یا آنها که به عنوان «هبه و بخشش» به ناگاه به کارمندان داده میشود از این نوع است. گاهی این تعطیلات، مخصوصا نوع آخری که تازه قرار است ارفاقی به کارمندان باشد تا از آن برای سفر و گشت و گذار استفاده کنند، چنان ناگهانی است که حتا امکان برنامهریزی برای استفاده از آن وجود ندارد.
۵. بیشتر اینها به خاطر نفت است، نفت. با این پول بادآورده کار و برنامهریزی هم نکنیم یک لقمه نان، البته گاهی با باتوم، هست که بخوریم.
منبع:
http://en.wikipedia.org/wiki/Martin_Luther_King,_Jr._Day